در کشور ما بعد از انقلاب جهش قابل توجه ای در کميت و حتی کيفيت اجرای پروژه های سد سازی صورت گرفته است . پروژه های سد سازی بعلت اهميت استراتژيک و هزينه های بالای اجرای آنها، اکثراً جزءپروژه های ملی به حساب می آيند لذا همانقدر که افزايش کميت اين نوع پروژه ها از لحاظ استراتژيک، اجتمائی و عمرانی برای کشور مهم است، همانقدر و حتی بيشتر از آن اجراء و بهره برداری بموقع و با کيفيت مهم می باشد. متاسفانه علی رغم افزايش تعداد پروژه های سد سازی در دست اجراء و يا به بهره برداری رسيده، مشکلی که اين گو نه پروژه ها را بمانند ساير پروژه های عمرانی و حتی در مقياس بيشتر آزار می دهد،عدم شروع، اجراء و بهره برداری از آنها در موعد مقرر و طبق برنامه زمانبندی می باشد. اين تاخيرات ضمن اينکه باعث افزايش هزينه ساخت و کاهش کيفيت آنها می گردد، در مواردی چنان زياد می گردد که طرح را از حالت اقتصادی خارج می کند. بدين معنا که طرح ديگر برگشت سرمايه اوليه (هزينه های مطالعاتی، اجراء و بهره برداری) را ندارد.کليه عوامل و دلايل ايجاد تاخيرات ضمن برهم زدن برنامه زمانبندی اوليه، مديريت زمان پروژه را به خطر می اندازد. لذا در اين مقاله، سعی بر آن گرديده که ضمن تعريف مباحث اوليه مديريت و مديريت زمان، به نقش و جايگاه مديريت زمان در بروز تاخيرات و ارائه راهکارهای لازم جهت رفع آنها بيان گردد.
سطوح مديريت
 
براورد مدت زمان
 
نقش مديريت زمان و نحوه اعمال مناسب آن در فاز مقدماتی
 
نقش و جايگاه کارفرما در مديريت زمان در حين اجراء پروژه
 

امکان نمایش وجود ندارد.