با ورود معنويت و خدا به عرصه سازمان و مديريت،به عنوان چالش قرن بيستويكم، مديران و رهبران سازمانها به خصوص نهادهاي آموزشي بايد الزاماً با اين پديده نوپا دست و پنجه نرم كنند. نقش رهبران معنوي تحريك و برانگيختن كاركنان با استفاده از چشمانداز معنوي و ايجاد زمينههاي فرهنگي براساس ارزشهاي انساني ميباشد تا كاركناني توانمند، داراي بهرهوري بالا، متعهد و با انگيزه پرورش دهند.اين تحقيق سعي دارد به بررسي رابطه بين رهبري معنوي و توانمندسازي كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال بپردازد زيرا توانمندسازي به عنوان شيوه نوين ايجاد انگيزش به يكي از داغترين مباحث روز مديريت مبدل شده است.
سؤال اصلي تحقيق اين است كه «آيا بين رهبري معنوي و توانمندي كاركنان رابطه معنادار وجود دارد؟»