این تحقیق نقطه نظرات انتقادی برای شواهدی برای تئوری حسابداری اثباتی افشاء گری های اجتماعی شرکت دنبال و ثابت می کند. آن به دقت از طریق کار اولیه watts و Zimmerman دنبال می شود نشانه ی نگرانی آن ها با تحت تأثیر قرار دادن رفتار نمایندگان شرکت های بزرگ نفت آمریکا در طول 1970 بود. چنین شرکت هایی استدلال می شود که انحصار طلبان سوء استفاده کنند و احتمالاً اهداف نفع شخصی سیاست مداران انتقال سیاست به شکل مالیات ها ، مقررات و سایر هزینه های سیاسی دنبال شود مرجع watts و Zimmerman برای مسئولیت اجتماعی یک نکته ی گذرا را نشان می دهد و به احتمال خیلی زیاد به «طرفداری از تبلیغات» یک روش شایع میان شرکت های بزرگ نفت آمریکا در آزمون اشاره می کند. ادبیات بعدی که تکیه میکند روی watts و Zimmerman یک مورد برای افشاء گری اجتماعی ارائه می کند نشان از توسعه دادن استدلالات اولیه آن ها است. در فرآیند نگرانی بیشتر «سود های بزرگ» شرکت ها نشان می دهد کم شده است و تصور هزینه های سیاسی خیلی گسترده شده است که آن ها با سایر تئوری افشاء گری اجتماعی تیره شده است. متعاقباً ادبیات حسابداری اثباتی بر اساس افشاء گری های اجتماعی برای فراهم کردن استدلالات مشخص برای منافع شخصی مدیران در حداکثر کردن ثروت کوتاهی کرده است همچنین این مقاله نشان می دهد که شواهد تجربی جمع آوری شده در حمایت از یک تئوری حسابداری اثباتی افشاء گری اجتماعی در تلاش برای آن خیلی کوتاهی کرده است
