سالهاي آغازين قرن بيست و يكم – كه بشر متمدن، مدتها چشم انتظار رسيدن آن بوده است- نويد بخش آسايش نيست و چالش هايي را بيش از تمامي ادوار تاريخي گذشته پيش روي انسانها و تمدنها، قرار داده است. سازمانهاي امروزين واحدهاي ايستا نيستند، علاوه براين اولويت ها نيز در حال تغيير است وسازمان ها بايد خود را ، با دو نيروي موثر بر‌ آنها يعني تغييرات تكنولوژي و رقابت جهاني تغيير دهند. بدين منظور بايد از وضعيت خود آگاهي داشته باشند تا بتوانند در مقابل تغييرات سريع و بي وقفه از خود واكنش مناسب نشان دهند ولازمه اين كار آگاهي از شرايط موجودو پيش بيني وضعيت آينده است و براي دستيابي به اين هدف ، لاجرم همه سازمانها بايد براي خود استراتژي از پيش تعيين شده اي داشته باشند كه دورنماي اهداف سازماني در آن مشخص شده و دستيابي به اهداف تعيين شده در فواصل زماني مشخص مورد ارزيابي قرار گيرد. در اين صورت نياز به سيستم هاي مدرن و جامع سنجش عملكردي است كه با در نظر گرفتن استراتژي سازمان، با ديدي جامع نگر آن را مورد ارزيابي قرار دهد. از اين رو در سال 1992، ابزار جامع ارزيابي عملكرد( BSC ) توسط كاپلان و نورتون معرفي شد، ابزاري كه ا دعا مي كرد، در ارزيابي ، استفاده محض ازمعيارهاي مالي سنتي نظير نرخ بازگشت سرمايه (ROI) گمراه كننده است و هيچ معيار مالي به تنهايي نمي تواند اطلاعات كافي در خصوص عمليات كليدي سازمان فراهم آورد. BSC با ارزيابي سازمان در چهاروجه رشد و يادگيري، فرآيندهاي داخلي، مشتري و مالي ابزاري جامع را جهت ارزيابي عملكرد در اكثر حوزه هاي مهم و اساسي سازمان ارائه ميدهد. اين روش سنجش ارزيابي عملكرد با لحاط توأم معيارهاي مالي و غيرمالي ، كمي و كيفي ، گذشته نگر و آينده نگر اهداف كوتاه مدت، ميان مدت وبلند مدت سازمانها را مد نظر قرار ميدهد. در اين مقاله، ابتدا مدلي جهت طراحي مدل BSC ارائه شده و سپس با نمونه سازي، مدل مذكور پياده و اجرا شده و در نهايت ارتباط وجوه چهارگانه مطرح شده در BSC در قالب فرضيات و با داده هاي كمي مورد آزمون واقع شده اند. نتايج حاصل از آزمون فرضيات اصلي كه منبعث از فرضيات فرعي تحقيق هستند مبين آن است كه : بين اغلب اجزاء وجه رشد و يادگيري با فرآيند داخلي، وجه فرآيند داخلي با وجه مشتري و وجه مشتري با وجه مالي ارتباط معناداري وجود دارد.
وجه فرآيند داخلي
 
وجه مشتري
 
استراتژي
 
خودارزيابي
 

The preview option is not available.