هوش هیجانی در دهه های اخیر بیش از پیش مورد توجه روانشناسان و دیگر علمای تربیتی قرار گرفته است به نحوی که روانشناسان بالینی کوشیده اندهوش هیجانی را هم سطح هوش شناختی قرار داده و بعضا برای آن جایگاه ویژه ای قائل شوند و مطرح نمایند که توجه به عوامل و زمینه های شکوفایی هوش هیجانی باعث بروز و ظهور دیگر قابلیتهای آدمی می گردد.
از آنجا که تا به حال در سازمانها و به ویژه در بانک تجارت، به خلاقیت کارکنان توجه خاصی نشده است و همچنین از آنجا که موضوعات خلاقیت و هوش هیجانی، هر دو عامل پیشرفت افراد محسوب می شوند، در شخص برای تلاش و فعالیت ایجاد انگیزه می کنند و در پیشگیری از اختلالات روانی دخالت دارد که خود ضامن سلامتی و خوشبختی است. همچنین این هیجانات هستند که در افکار اولویت ایجاد می کنند (منجر به وجود آمدن تفکرات خاصی می شوند)، حافظه را شکل می دهند، دیدگاههای مختلف حل مساله خلق می کنند و خلاقیت را سهولت می بخشند. با توجه به مطالب فوق و همچنین اهمیت خلاقیت در سازمانهای امروزی این پژوهش می خواهد دریابد که آیا بین هوش هیجانی و خلاقیت کارکنان مدیریت منابع انسانی رابطه وجود دارد؟ آیا میان مولفه های خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه با خلاقیت کارکنان مدیریت منابع انسانی وجود دارد؟