رشد اخلاقي كودكان موضوع مهمي است كه هميشه مورد توجه روانشناسان با رويكردهاي گوناگون رفتارنگري، روان تحليلگري و شناختگرايي بوده است.
اينكه چگونه كودكان به عناصر اخلاقي تبديل ميشوند، مراحل رشد اخلاقي آنها چيست، تا چه ميزان تحت تأثير عوامل گوناگون رسشي و يادگيري هستند و مسائلي از اين دست، بر اساس رويكردهاي متفاوت پاسخ داده شدهاند. در اين تحقیق، به فرايند رشد اخلاقي از منظر نظريههاي گوناگون پرداخته شده است.
كودكان در ابتدا، هيچگونه تصوّر و ديدگاهي درباره خير و شرّ امور ندارند و به همين دليل مسئول رفتار خود نيستند و عنصر اخلاقي به حساب نميآيند و براي تبديل شدن به عنصر اخلاقي بايد يك فرايند تدريجي و پيچيدهاي را طي كنند. اين فرايند به دو عامل مهم «رشد تواناييهاي مادرزادي» و «يادگيري و تجربه» بستگي دارد.
در این تحقیق ما به بررسی میزان رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ی دوم و ششم یک دبستان دخترانه و رابطه ی آن با سن این کودکان را در یک مدرسه ی ابتدایی در شهر تهران پرداختیم.
نتیجه ی این تحقیق معنا دار بودن این رابطه بود که در نهایت پیشنهاداتی هم برای بهبود رشد قضاوت اخلاقی آنان ارائه داده شده است